نگرانم ...
هرگز از رفتن سخن مگوی
که زندگیم بر سست پایه های
عشق تو
لرزان است...
هرگز از رفتن سخن مگوی
که بند بند دلم
از وحشت نبودنت
طنین می گیرد
فریاد می زند:
« سوخته، دل پرپر
بدرقه ی راهت»
* * *
ترس
و چیزی هولناک تر از این
جای خالی تو
مرگ من است
چون مردگانی متحرک
زندگی برایم بی معنا، بی معنا
ادامه خواهد یافت...
خدایا!
چنان می خواهی؟
آن شود...
اما
عشقم را
پایانی نیست...
![](http://photo-skin.ir/Theme/pic/2-1.jpg)